یه داستان هست که خیلی معروفه ، میگن یه فیل بزرگ رو با یه طناب قرمز رنگی بسته بودن به یه سکوی چوبی ، اون فیل بالغ میتونست با یه تکون اروم اون طناب رو پاره کنه و بره برای خودش گردش اما اینکارو نمیکرد. چرا ؟ چون وقتی بچه بود اونو با همین طناب بسته بود و این هر چی تلاش کرده بود که ازش رها بشه نمیشد و حالا شرطی شده که نمیتونه این طناب رو پاره کنه و وقتی نگاش میکنه میگه نه من که نمیتونم اینو پاره کنم پس چرا براش تلاش کنم ؟؟؟
این ماجرا در مورد من یه جورایی ، یه طور دیگه صادقه . چیزایی بود که از بچگی بهمون میگفتن نکن ، زشته ، بده اما حالا و توی این سن میگن نه باید انجامش بدی و نرماله ، اگه انجامش ندی ، غیر نرمالی!!! هعی ... یه بار باید راجع به این موضوع یه یادداشت کامل و طولانی بذارم. با یه یادداشت 7-8 خطی ، دلم باهاش صاف نمیشه.
بسیار عالی🌹👌