خیلی روی تاچ کیبوردم کلیک کردم تا بالا بیاد بتونم ایموجی بذارم ولی الان لجبازی داره میکنه باهام
++نمیدونم از کجا باید شروع کنم ولی بخاطر بیماری کبدیم ، دیروز با یه دکتر متخصص قرار داشتیم و خیلی خیلی خیلی استرس داشتم ، یعنی جوری که میخواستم اون مدتی که منتظر بودم دکتر بیاد رو واقعا فرار کنم بس که فکر و خیال توی سرم می اومد ، واقعا دکتر مهربون و خوبی بود. یعنی یه جوری هم وقتی وارد اتاقش شدیم رفتار کرد و استقبال کرد و هم یه جوری ، اصن مهربونانه صحبت میکرد که من تمام نگرانی هام برطرف شد ، نه اینکه کامل برطرف بشه ها ولی اینکه اون همه استرس با راهنمایی اون دکتر برطرف شد و بقیه اش می مونه به پرهیز غذایی و بایدها و نباید ها.
نمیدونم بخاطر چیه ولی چون من خیلی اونقدر اراده نداشتم که جلوی خودمو توی خوردن بگیرم ، بهترین روش تقویت اراده ، روزه گرفتن بود ، یعنی قشنگ مشخصه که کی بخوری و کی دست برداری از خوردن. حس خوب گشنگی
لعنت به این تاچ کیبورده که الان شوخیش گرفته با من