📌.من از اون گیت رد میشم انشالله

📌.من از اون گیت رد میشم، من میدونم که از پسش برمیام ... انشالله

📌.یه اهنگ برای خالی کردن ذهن و حرکت با سرعت زیاد به سمت اون نقطه

++من گاهی ذهنم میگه فلان اهنگ رو پلی کن ، من اگه نداشته باشمش ، دانلودش میکنم ، توی رانندگی بیشتر پیش میاد و این ربطی به چیزی نداره ولی به سرعت زیاد و خالی کردن ذهن از افکارای الکی مربوطه ، مثل زیاد کردن سرعت برای تندتر رفتن ...

اهنگ بچه ننه - محسن لرستانی

++وای جر ، برای این اهنگه چه مدلهایی درست کردن ( کلیک )

همین اهنگ بصورت بیس دار

۰۲/۱۱/۱۷

Amir ..

نظرات (۴)

۲۲ بهمن ۰۲ ، ۱۶:۳۷

.. pari

سلام

بخش اول:

در مورد انجام بعضی کارها با باز شدن پرتال:

من اینجوری فکر میکنم که وقتی روی مثلا خشمم کنترلی نداشته باشم (که یه عامل درونیه از نظر من)، انحام یه کاری (یعنی عامل بیرونی) باعث میشه من عصبانی بشم و اون (الان فک میکنم از جنس فکر هست شما هم بهش اشاره کردین) شروع میکنه به دستور دادن و داستان سازی ذهنی درونی و بیشتر و بدتر شدن این خشم و عصبانیته... که اگه کنترلی روش نداشته باشیم میشیم جزو دسته اول و اگر بتونیم کنترلش کنیم جزو دسته دوم قرار میگیریم...

نمیدونم در چه حد این ذهنیت من میتونه درست باشه اما من وجود اون رو قبول دارم...یه نمونه ش همین حرفی که از یکی از دوستانم شنیدم و درگیری فکری و کلی داستان سازی برای خودم ایجاد کرده بودم و اون که توی ذهنم بود بهم میگفت کاریو انحام بدم که از نظر خودم درست نبود...

برای همین از شما سوال پرسیدم ... (شما دوست منو نمیشناسید و خود من رو هم نمیشناسید و کلا با مثالهایی که میزنین خیلی راحت موضوع رو قابل درک میکنید و آدم به جوابی که میخواد میرسه.. فک کردم اینجوری هیچ کدوممون مورد قضاوت قرار نمیگیریم چون تا حالا ندیدم کسی رو قضاوت کنید حداقل تا امروز) جواب جالبی اینجا نوشتین که باعث دید متفاوتی برام شد و با حرف زدن باهاتون دید بهتری پیدا کردم...

یه چیز دیگه هم که در مورد این خشمه توی مثالی که زدم به ذهنم الان رسید بگم اینه که: پشت این خشم، همیشه خشم نیست ممکنه یه حسی مثل حس گناه یا شرم باشه... یعنی مثل همون اتفاقی که در مورد مکانیسم های دفاعی حرف زدیم اتفاق بیفته...

مثلا چند روز پیش: (فک میکنم این رو باید بهتون بگم)

توی حرف زدن با دوستی (که میشناسیدش :) ) یه حس شرمندگی زیادی برام ایجاد شد که عذرخواهی کردم... اون لحظه متوجه این نشدم دقیقا چرا شرمنده شدم ولی حرفی که بهشون زدمم واقعی بود اینکه شوکه شدم و انتظار نداشتم نوتیف و نت گوشیشون روشن باشه.

اما با خوندن چند باره این پاسختون و دقت بیشتر به اون حس درونی خودم به یه تفاوت دیدگاه توی طرز نگاه خودم و ایشون رسیدم که دلیل اون شرمندگی همین تفاوت دید و طرز نگاه بود...

امروز که دارم براتون کامنت مینویسم فک میکنم اون یه عامل درونی و حتی میشه باهاش حرف زد و آرومش کرد... اگر بشه دلیلی که باعث ناراحتیش میشه و باعث میشه یوقتای قدرت نمایی کنه یا هر جور دیگه ای ظاهر بشه رو بشه پیداش کرد اونم آرامش پیدا میکنه و اروم میشه... شاید بشه گفت شبیه یه بچه ای که دنبال جلب توجه کردن و توجه گرفتنه اما با انجام یسری کارهای دیگه میخواد بگه منم هستم منم ببین...

این حرفام راجع به این بخشی از حرفاتون هست که پایین اوردم:

ببین مثلا ، من از یه چیزی ناراحتی شدید یا افسردگی میگیرم و ادم شروع میکنه به خودخوری و هی یه صداهایی میاد توی مغز که ببین فلان فلانه ها ، بهمانه ها و هی یه چیزایی میگه که بدتر باعث تحریک سیستم عصبی طرف میشه . یعنی از جنس فکره حرفاش ولی تحریک میکنه که ادم به سمت عصبانیت یا خشم بره. این الان به ذهنم رسید گفتم بگم

سعی کردم با جزییات و دقیق بنویسم و توضیح بدم... نمیدونم چرا ولی فکر میکنم با توضیح کامل دادن حرفام قابل فهم تر و روشنتر میشد.

این بخشی که در ادامه اوردم رو اگر اجازه بدین توی وبم برای دسترسی خودم ثبتش کنم؟

اگر یه نفر بخاطر رشد و توسعه فردی خودش هزینه کنه و یه دوره مشاوره بخره و روی خودش کار کنه دنبال کشف درونیات خودش با کمک گرفتن از یه مشاور باشه وقت تلف کردنه؟

+ببین جواب این سوال رو هر کسی خودش باید به خودش بده ، دیگران فقط تماشاچی هستن و نگاه خودشون رو نسبت به ماجرا دارن ، میتونن نظر بدن بعنوان یه راهنماگر ولی بازم جایگاهشون مشاوره است و انتخاب نهایی با خود طرف هست.

ببین برای اینکه درک کنید:

++اینو دارم میگم چون واقعا بعضی موقع ها به ذهنم می رسید ، مثلا بعضی ها هستن که جراحی زیبایی میکنن ، حالا بینی و گونه و هر چی ، من میگم وا خب دماغ به اون خوشگلی داشتن ، چه کاری بود؟ پول الکی خرج کردن واقعا ، مثلا به جاش به شخصی کمک میکردن. این نگاه منه ولی اگه من از نگاه طرف به ماجرا نگاه کنم میبینم که نه ، مثلا اگه دماغم رو عمل کنم ، اون زیبایی بعد از عمل ، بهم حس اعتماد به نفس بیشتری میده و اصلا به بقیه چه ربطی داره که من با پولم چیکار میکنم؟برن خودشون برا خودشون کار کنن و هر جور دوست دارن خرج کنن ولی من دوست دارم روی خودم سرمایه گذاری ای انجام بدم که باعث حس بهتر به من میشه.

منتها بقیه نگاه خودشون رو به بقیه دارن و چون نگاه خاص خودشون رو دارن اینطور فکر میکنن که بالاتر گفتم ، یعنی با اون طرز نگاه ، شما هم اگه جای اونا باشین ، ممکنه همین نگاه رو داشته باشین ، دقت کنید من گفتم : " با اون طرز نگاه " جاش باشین و نگفتم اگه جاش باشین ، هر کسی دیدگاه خاص خودشو نسبت به خودش و اطرافش داره.

++یه زمین خالی ، یه قیمت مشخص داره ولی وقتی که داخلش یه خونه زیبا ساخته میشه ، ارزش اون زمین به مراتب بیشتر میشه . انسان هم همینه ولی وقتی ادم ها شروع به صحبت میکنن شما متوجه میشین کی ادم حسابیه و کی دهنش چاک و بست نداره و ادب و احترام حالیش نمیشه .

+++ در پایان ممنونم برای پاسختون

۳۰ بهمن ۰۲، ۱۰:۲۵

پاسخ:

1.سلام

نیازی به اجازه گرفتن نیست ، هر قسمت رو که خواستین میتونید بدون کپی رایت بردارین

2.راستش بیشتر حس کردم کامنت ها ، کامنت خودمه

گفتم که نیازی به اجازه گرفتن نیست . خودتون صاحب اختیار هستین

۱۸ بهمن ۰۲ ، ۲۱:۲۷

.. pari

سلام

ممنونم برای پاسخی که دادین من چند بار دیگه و با ذهن باز باید مجددا کامنتتون رو بخونم، جسارتا این کامنتتون کامله یا هنوز باید تکمیل بشه؟ من بعد مجدد باید بخونمش؟

چون سوال دومم رو پاسخی ندادین، میپرسم.

۳۰ بهمن ۰۲، ۱۰:۲۰

پاسخ:

سلام

گمونم جواب دادم ": )

۱۷ بهمن ۰۲ ، ۱۵:۵۷

.. pari

عامل بیرونی؟ مثل چی؟

همین خشم و عصبانیت و اینا عامل بیرونی هستن؟

اینطوری که گفتین و من فهمیدم ، شما میگین این خشم و عصبانیت و اینا راه ورود اون هست.

راستش نمیدونم حرف من درسته یا نه، منم تجربه توهم زدن و اینا رو نداشتم..

اما اینو که اون هست رو قبول دارم..

به حرفتون که فک میکنم شاید اون چیزی که باعث ایجاد خشم میشه همون راه ورود اون هست.. شایدم اون رو فعال میکنه یعنی مثل سلولهای یومی، یه سلوله که فعال میشه اینجور وقتا..

ولی در کل بین ما انسانها (کلی میگم) یسری هستن که بی خیال اتفاقات اطرافشون هستن و ذره ای فکر نمیکنن به کارهاشون به درونیاتشون به برخوردهاشون رفتارهاشون، در مقابل اینا افرادین که خیلی فکر میکنن به همه چی اهمیت میدن و با خودشون خیلی حرف میزنن.. نمیدونم به این قضیه چی میگن یا در واقع اون چیزی که مدنظرمه رو نمیدونم تونستم برسونم یا نه.. حرفم اینه که اون دسته دوم که متفکر هستن رنج های بیشتری رو متحمل میشن ناراحتی و خشم و یا عصبانیت هایی رو تجریه میکنن که قبل از بروزش به نتیجه اون خشم و قضیه فکر میکنن یعنی انگار یه چیزی هست که اون افراد میتونن کنترلش کنن ولی اون دسته اول نمیتونن..

نمیدونم این شامل اون میشه یا نه.. اینجا میخواستم بگم دسته اول متوجه اون نیستن ولی دومی متوجهن..

پیدا کردن این عامل یا منشا اون واقعا سخته و با ازمون و خطا هم من فک نمیکنم بشه پیداش کرد.. من براساس حرفایی که توی پیج خانم دکتر عاطفه صابری توی استوری ها و پستها و دوره خودشناسیشون که شرکت کردم و تا اینجا فهمیدم این حرف ها رو گفتم.

+شاید این سوالاتم درست نباشه اما بعنوان یه دوست جوابمو ندین بعنوان یه فردی که از دور یه نفر رو میبینه بگین، اگر یه نفر بخاطر رشد و توسعه فردی خودش هزینه کنه و یه دوره مشاوره بخره و روی خودش کار کنه دنبال کشف درونیات خودش با کمک گرفتن از یه مشاور باشه وقت تلف کردنه؟

++ شما بعنوان یه اقا، از دیدتون وقتی به یه خانم میگن آدم راحتیه چه برداشتی میکنین؟ یعنی چی این جمله؟

من خودم بعنوان یه خانم این جمله رو توهین میدونم. واقعا چنین معنی توهین امیزی داره؟!

۱۸ بهمن ۰۲، ۱۷:۴۱

پاسخ:

سلام

--------------

بخش اول کامنت :

برداشت من اینه که بعضی کارها ، پورتال برای ورودش ، باز میکنه ، و این پورتال باعث میشه بیاد یا این حس رو ایجاد کنه که اون رئیسه و ما باید به حرفاش گوش کنیم.

+به دسته بندی درستی اشاره کردین و من فکر میکنم همینطور که میگین باشه . یعنی بازم توی دسته دوم اگه اون میگه فلان کار رو بکن ، باز عقل طرف میاد بهش میگه نه چی ؟! انجام ندی ها! ولی ممکنه بعضیا یا اون دسته اول چشم و گوش بسته به حرفش گوش بدن.

++ببین ، الان داده های ما ایناست ، من تجربه شو داشتم و میگم اون و شما هم اینو شنیدین ، توی پیج اون خانم دکتر ایشون ، میگن اون و حالا ایشون بیشتر شناخت دارن و همه ما تقریبا توی یک موقعیت جغرفیایی یا شاید بشه گفت ، یک فرهنگ هستیم اما سریال شکارچیان شگفت انگیز ، برای یه موقعیت جغرافیایی دیگست و این یعنی این ربطی به روان و احتمالا مغز و هر چیزی که بهش مربوطه داره. اونا ( دکترها ی این حوزه ) ممکنه اسامی مختلف یا بیماریهای مختلفی رو بهش نسبت بدن ولی چیزی که مشخصه اینه که ...

یه چیزی هم یادم اومد ، میخواستم نمونه ای از حیوان هم بگم ، ولی منظورم بیشتر تحریک هست ، همون چیزی که توی کامنت هم بهش اشاره کردین. بهرحال به نظرم باید نسبت بهش هشیار بود و تا جای ممکن پیشگیری کرد. یا نسبت بهش هشیار بود. اهان یه چیزی یادم اومد ، این تجربه شخصی منه ، اینکه گفتم تحریک

==================

بخش دوم کامنت :

" ؟ ". سوال :

--------------------

ببین برای اینکه درک کنید ، من خودکارهای مختلفی از برندهای مختلف دارم ، الان شاید شما بگین وا! خب این همه خودکار میخواد چیکار؟ خودکار خودکاره دیگه! بیک و پلیکان و سی کلاس ، چه فرقی میکنه ، همه شون می نویسن و این کافیه اما من بعنوان کسی باهاش کارکردم میدونم برای تند نویسی ، باید خودکاری داشته باشم که هم روون بنویسه و هم نوکش تیز ( 0.5 ) باشه. بله همه خودکار ها مینویسند ولی فرق بین تند نوشتن و کند نوشتن و درشت یا ریز نوشتن.

ولی برگردم به سوال شما ،

" ؟ ". اگر یه نفر بخاطر رشد و توسعه فردی خودش هزینه کنه و یه دوره مشاوره بخره و روی خودش کار کنه دنبال کشف درونیات خودش با کمک گرفتن از یه مشاور باشه وقت تلف کردنه؟

++نه ، یعنی کاری که باعث بشه طرف خودش و استعدادهای درونی خودش رو بشناسه که در نهایت باعث ترقی و پیشرفتش بشه ، خیلی هم خوبه ، منتها بقیه نگاه خودشون رو به بقیه دارن و چون نگاه خاص خودشون رو دارن اینطور فکر میکنن که بالاتر گفتم ، یعنی با اون طرز نگاه ، شما هم اگه جای اونا باشین ، ممکنه همین نگاه رو داشته باشین ، دقت کنید من گفتم : " با اون طرز نگاه " جاش باشین و نگفتم اگه جاش باشین ، هر کسی دیدگاه خاص خودشو نسبت به خودش و اطرافش داره.

* گمونم شما ماجرای خودتون رو برای کسی گفتین و اونم برداشته گفته که بیکاری ها ، الکی پولتو خرج چیزای الکی میکنی ، واقعا حرفی ندارم و شما این حرف رو توهین امیز تلقی کردین و به خودتون گرفتین.

+++یه چیز جالب هم که تازه متوجه شدم اینه که یه خانم مدرسی میگفت که درامد دلاری یک شبه نمیشه و یه بخشیش درسته که مثلا اون بحث فنی هست که بلد باشی و برنامه بنویسی اما یه قسمت سخت افزاری هم داره که باید بلد باشی چطوری بقیه رو ترغیب کنی که براشون کار رو انجام بدی و این خیلی مهمه .و گرنه تو خداهم باشی باید بتونی با بقیه ارتباط بگیری و ترغیب و تشویقشون کنی که اونا در خدمت تو باشن.

البته گاهی ادم ها با حرف هاشون بقیه رو نا امید و دلسرد هم میکنن و این چیز عجیبی نیست ، منتها بعضی حرفها بوی حسادت میده و میشه متوجهش شد.

۱۷ بهمن ۰۲ ، ۱۱:۵۷

.. pari

سلام

انشاالله شما هم موفق باشید، منم متقابلا براتون ارزوی موفقیت دارم🌼

۱۷ بهمن ۰۲، ۱۲:۱۲

پاسخ:

مرسی متقابلا

++ولی یه چیزی ، در مورد ( اون ) اون عامل درونی نیست ، بیرونی هست ، ادم گاهی ممکنه ناخواسته پورتال باز کنه که (اون ) میاد . از این بابت تقریبا مطمئن هستم. راه پورتال باز کردن هم خشم و عصبانیت و کینه و تفکر یا یه کار اشتباه که باعث سرزش شدن خودش بکنه هست . یعنی منظورم بیشتر اینه که برخلاف نویسنده اون مقاله یا خبر ، این که گفته اون گفته ، ناشی از توهم نمیتونه باشه. من تجربه مصرف قرص یا چیزای روان گردان ندارم ولی این حالت هایی که بالا گفتم چرا و تجربه شو دارم.خشم / عصبانیت / ناراحتی/ سرزنش/ شاید بازم بگین که این اون بخاطر همین و یا انتقام باشه ولی باز به نظرم این اون یه عامل بیرونی و تاثیر گذار از بیرونه بیشتر ، شایدم نظر شما درست باشه. اما همه داریم میگیم اون ، نمیگیم حسمون گفت یعنی یکی داره دستور میده ، و از بالا به پایین هست و نه از پایین به بالا ، مثل دستور فرمانده به سرباز یه همجین چیزی

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نام *

پست الکترونيک

سایت یا وبلاگ

پیام *

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

یا ، یا ، ، <strike> یا <s>، ، ، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، ، ، <a href="" title="">، ، <div align="">

نظر بصورت خصوصی ارسال شود

پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد

یادداشت های من

📌.من از اون گیت رد میشم انشالله

نظرات (۴)

🎏کانال نماشای من

📌.آداب و رسوم اقوام ایرانی

📌کمالگرایی و درمان

📌 گفتینو

📌.study with me

اجتماعی

اعتراضات و اغتشاشات 1401

🎥فیلم ، انیمیشن ، سریال ، انیمه

کلیپ فان

سیاسی

🎭🎞موزیک ویدیو

روزانه هام

📌هنر فریب ذهن

👣ورزش و پیاده روی

🤖ChatGPT

😰گذر از ترس ها

آموزش داشتن اینترنت آزاد

💻📴🖍📋 BR

سلامتی و بیماری

پایتون

معرفی کتاب

موزیک متن

شهید حاج یونس زنگی ابادی

ماتریکس

افکار آشفته ذهنی

کتاب صوتی

تلگرام

خشکسالی و آب