سلام
توی صحبت هایی که من با دوستم در مورد رسم و رسومات داشتیم ،من رسم محل خودمون رو گفتم و دوستم رسم و رسوم خودشون ، بعد دیدم این کامله ، گفتم یه یاداشت جدا براش بذارم و بعدا منم رسم خودمون رو براش یه یادداشت بذارم و بذارم توی یه دسته بندی که بهش بشه دسترسی داشت و خوند.
من کامنت ایشون رو اینجا میذارم.
ادامه مطلب
راستش این چیزی که نوشته رو من به یه نحو دیگه ای یادمه.. ولی این مربوط به زمان خیلی قدیم هست نه الان.. مثلا حدود ۳۰ سال قبل اون چیزی که من دیدم توی عروسی های اقوام و اشنایان به این خیلی نزدیکه اما کمی متفاوته..
ما اینجا یه رسمی داریم که وقتی پسری میره خاستگاری دختری براش نشون میبره، نشون یعنی هدایایی مثل انگشتر و یه تعداد پارچه (چادر، لباس) یا روسری.. یه همچین چیزی..
زمان عروسی رو قدیما بزرگتر فامیل مثل پدربزرگ مشخص میکرده مراسم عقد و عروسی توی خونه ها برگزار میشده.. دیگه اینکه شب حنابندان تمام هدایایی که خانواده داماد برای عروس میگرفتن رو توی سینی های بزرگ که بهشون مجمعه میگیم میگذاشتن و بالای سرشون میگذاشتن و میرقصیدن و با دوهل و ساز میرفتن خونه عروس و اون مراسمی که اینجا به اسم در وا کنه نوشته رو اجرا میکردن و تا اون جایی که من یادمه اسم قران و داماد که میومد در رو باز میکردن و هدایا رو میاوردن داخل میرقصیدن و جلوی عروس هر جا که نشسته بود میگذاشتن وسایل دامادم که خانواده عروس میخریدن رو میاوردن و میچیدن و بعد داماد که میومد داخل مجلس وسایلا رو باز میکردن و میگفتن چی خریدن ..
بعد اون چیزی که یادمه مراسم حنابندان هست که روی دست و پای عروس حنا میگذاشتن و مهمانان رو هم از حنا تعارف میکردن تا دخترای مجرد توی مراسم هم از اون حنا روی دستاشون بگذارن چون نشونه بخت خوب و خوش یمنی بوده(اینا چیزاییه که من یادمه) البته توی مراسم حنابندون اون اشعار و پول که توی سینی حنای عروس میگذاشتنم بوده ...
روز دومِ مراسم عروسی، روز عقد و مراسم ازدواج بوده.. که ظهرش خانواده داماد همه مهمانها رو ناهار میدادن و اونام اگر هزینه ای داشتن و دوست داشتن اونجا بعنوان کُمکی به خانواده داماد میدادن تا برای مراسم خرج کنن.. بعد یه چیزیم هست در مورد مراسم سر تراشک.. موقع سرتراشک هم پول مینداختن داخل لنگ اصلاح داماد..
بعد مراسم عقد بوده که سر سفره عقد، روحانی صیغه عقد رو میخونده و بعدش رقص و پایکوبی بوده.. بعد از خونه عروس مراسم عروس کشون بوده و پاورداری.. مراسم عروس کشون این مدلیه که همه مهمانها دنبال ماشین عروس و داماد هر جا که برن میرن تا به خونه داماد یا خونه خانواده داماد برسن.. اونجا عروس و داماد از لحظه ای که از ماشین پیاده میشن تا لحظه ای که به در خونه میرسن جلوشون اینه عروس (اینه شمعدون روی سفره عقد) و قران رو میگیرن و عروس اروم اروم راه میره تا اقوام هدایای نقد و غیرنقدشون (معمولا سکه یا طلا، البته بگم در گدشته رسم بوده و خانواده عروس و داماد طلا میدادن یا خونه یا زمین.. البته الان از این خبرا نیست😀) رو بدن ... البته اینجا جلوی پای عروس و داماد گوسفند هم میکشن و عروس و داماد رو خون میدن.. روی پیشونیشون فک میکنم از خون میزنن که چشم نخورن.. براشون قربونی میکنن.. بعد یه چیز دیگه م که هست اینه که ما توی مراسمات ابن مدلی دوهل و ساز داریم که باهاش چوب بازی میکنن یا چاپ زابلی میرقصن کلا پایه ثابت مراسماتمونه.. دیگه اینکه.. اینو یادم رفت بگم.. سر سفره عقد بعد از عقد هم اقوام باید کادو میدادن...
بعد از مراسم عروسی.. روز سوم ، مراسم پاتختی بوده که مخصوص خانمهاست..
عروس، میشنسته و خانمهای اقوام و فامیل میومدن خونه و با کیک مراسم عقد ازشون پذیرایی میشده و اقوام با خودشون هدایایی غیر نقدی مثل ظرف، پتو، هر چی این مدلی که توی وسایل عروس میگن ممکنه کم باشه یا به درد زندگیشون بخوره میاوردن...
.....
اینا رو که الان برای شما نوشتم میبینم چقد رسم و رسومات قدیمیها پر از خرج و هدیه و کادو بوده😁 خیلی تجملاتی بوده..
الان یه مراسم عقد و عروسیه که توی یه روزه اونم فقط یه شام و توی تالار و هدایا هم فقط سر سفره عقد و همون پاورداری هست که اونم اگر پاورداری انجام بشه..
خیلی تغییرات داشتیم نه😀
البته قبلا هم گفتم که برخی خانواده ها بخاطر وام ازدواج که بتونن بردارن و جهیزیه بخرن یا هزینه مراسم جور بشه اول عقد میکنن و بعد مراسم میگیرن..
.........
اهان اینم بگم اون لینکی که براتون میفرستم روی اشعاری که نوشتخ شده دقت کنین این اشعار دقیقا توی مراسماتی که من اینجا گفتم هم خونده میشدن .. بعد یه رسم دیگه م که من خاطرمه اینه که توی عروسی خانواده داماد یه بچه پسر رو روی پای دختر میگذارن چون میگن اینجوری بچه عروسشون پسر میشه (اون خانواده های پسر دوستی که اگر بچه دختر باشه سریع طلاق میگیرن😒)
یه چیزه دیگه م که هست اینه که اینجا دختر عمو پسرعمو زمانهای قدیم ناف برید بودن.. دیگه یه چیز دیگه م که هست اینه که اینجا بعضی خانواده ها زن به زن میشن ... یعنی اقایی که اومده از یه خانواده دختر گرفته برادر اون دختر با خواهر شوهرش ازدواج میکرده و اگر بین یکی از زوجین زندگیشون خراب میشده اون یکی هم زندگیشو به اجبار خانواده ش باید خراب میکرده.. متاسفانه هنوزم هستن از این جور ادما...
......
دیگه چیزی یادم نمیاد...
.....
ممنونم برای لینک تیرگان ۱۳.. جالب بود.. ما هم از اینجور مراسمات داریم.. مثلا ماه رمضون ها رمضون الله مراسمیه که قبلا ها انجام میدادن الان نمیدونم و ندیدم...
اصن خیلی از رسم ها و سنت ها به فراموشی سپرده میشه...
......
لباس محلی داریم ها ولی توی عروسی ، عروس و داماد لباس محلی نمیپوشن.. از قدیما نمیدونم ... از زمان پدر و مادرم اینا که میدونم میگفتن که لباس عروس میپوشیدن و کت و شلوار.. عکساشونم همینجوری بوده.. لباس محلی فک نکنم... بازم اگر بوده نمیدونم..
ولی لباس محلی داریم که برای ما خانمهای سیستانی دامن مون یه دامن خیلی کلوشه که کوتاه م هست و تا روی زانو هست تقریبا.. با کل ایران که دامنهای بلند و رنگی میپوشن از ما دامن های کوتاه و رنگهای تکی و شاد هست...
باقی کامنتها میمونه پای سیستم بشینم بعد پاسخ بدم.. ممکنه زمان ببره..
خب من سعی کردم مقاله طور بنویسم.. اون چیزی که از بقیه شنیدم یا توی عروسی اقوام یادمه دیدم رو نوشتم... اون لینکم میفرستم ... احتمالا اون لینکم مربوط به رسم و رسومات خیلی خیلی قدیمی بوده باشه که ماها نبودیم...
🙂🌼
راستی نوشتن توی وبلاگم و اختصاص دادن یه پست به این موضوع رو بخاطر اینکه نمیخواستم کلمات کلیدواژه بشن و به وبم برسن اونجا ننوشتم و همینجا نوشتم...
منم باید از این به بعد حداقل کمی در این زمینه و فرهنگ مردم کشورمون کمی مطالعاتم رو افزایش بدم یعنی خیلی خیلی افزایش بدم🤭
سلام
چه بد...
پس همون خودتون با بقیه که حرف زدین و اگر تمایل و وقتش رو داشتین بنویسین هم خوبه..