📌 گاهی ادم از یه سری چیزا میترسه و ترسش ، روز به روز بزرگتر میشه و شاید شبیه غول بادکنکی بشه که قیافه ای عجیب و ترسناک داره که حتی جرات نکنی بهش نگاه کنی ، شاید سالها با این ترس زندگی کنی ، اما اگه فقط یکبار از این گیت رد بشی و بری پشت دیوار و یه نفس عمیق بکشی و یه سوزن هم به اون بادکنک ترس بد شکل بزنی ، میبینی ، ترسی نداشت و تو الکی میترسیدی
📌مهم نیست بقیه چی فکر میکنن ، من خودم مهم هستم ، خودخواهم ؟ شاید ولی من مهم هستم که به خودم و وجودم اهمیت میدم!
این مدل ترسایی که گفتینو تجربه کردم..
اره واقعا هیچکسی توجهی نداره بهت.. سر موضوع لپ تاپ.. منم این تجربه رو داشتم و معتقدم ادم خودش باید مراقب وسایلش باشه اینکه بقیه چی فکر میکنن مهم نیست.. وسیله ی ارزونی هم نیست که ادم بگه گم شد فدای سرم. در اینجور مواقع اصلا فکر و نظر مردم اهمیتی نداره..
در مورد ازدواج.. خب فک میکنم هر کسی چنین تجربه ای (منظورم همین افکاره) رو ممکنه داشته باشه.. یه چیزی این وسط خیلی مهمه البته بنظر من، اونم اینه ادم چقدر خودش رو میشناسه و چقدر از ترسها و اینکه چه چیزهایی بهش احساس شرمندگی یا خجالت یا خوشحالی یا هر چیز دیگه ای میده رو اگاه هست..
در مورد طرحواره ها شنیدین؟
🌸🌹
++ممنونم ازتون. ترسهای من جزو طرحواره هام هستن که هر زمان حلشون کنم میتونم برنامه هامو شروع کنم و شاید اون حس کمالگرایی که باعث میشه اصلا شروع نکنمم حل بشه.