گیم پلی

تو یادداشت قبل من یه سری بازیها و سکانهاشونو گفتم که هر کدوم کجا چطوریه

الان با توجه به اینکه همه میریم یوتیوب ، من لینک های یوتیوبش رو میگذارم

اگه موفق نشدین به دیدن اونها ، بعضیشون رو دانلود و تو داخلی ها میذارم ، اخه خــ.ـشونتـ.ـش هم کمی بالااست

انیوی

-----------------------------------

 

فقط قبل از اون سکانس ها ، این ویدیو رو تازه 2 ساعته اپلود شده که برام جالب بود و میذارم ، اول اینو میذارم بعد مابقی

 

1.ترور سردار سلیمانی

---

1.سکانس ترور سردار سلیمانی توی بازی کالاف ( کلیک )

 

 

2.اساسین کرید

---

خودتون قضاوت کنید ، کسی که اینطوری بازی میکنه ( میجنگه ) ، چه رفتاری در واقعیت خواهید داشت ( کلیک )

 

ویدیو دوم فایت ( کلیک )

 

++توضیحات اساسین رو تو یادداشت قبلی دادم.

 

3.مافیا

---

محافظت از سارا در مسیر برگشت به خانه ( کلیک )

 

اینجا به نحوی ، میتونم بگم سارا ، ناموس تامی بود که باید صحیح و سالم به خونه می رسید ، همونجور که ما مراقب ناموس خودمون هستیم که باید مراقبش باشیم . به کلمه گیر ندید ، غیرت هم شاید بشه گفت . یا هر لغتی که مدنظرتون هست.

 

مرحله خسارت زدن و کوک تل مولوت ف ( کلیک )

 

4.حمله به پلـ.ـیس ضد شو.رش و کـشـ.تن 

---

من حرفی ندارم ، ببنید خودتون ، ( کلیک )

 

 

5.عادی سازی مبارزه با پلـ.ــیس

---

ویدیو اول ( کلیک )

 

ویدیو دوم ( کلیک )

 

 

6.کوکـ.ـتل مو.لو.تف

---

تقریبا واقعی شبیه سازی کرده ( کلیک )

 

بازی مافیا هم یه مرحله شبیه این داره که اونم سعی میکنم بذارم

 

ویدیو دوم ( کلیک )

عین همینو با چه ماشین هایی که انجام ندادن . 

 

 

7.شبیه ساز پـلـ.ـیس ضـ.ـد شو.ر.ش

---

کلیک 

 

 

 

احسا.ن کرمی

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

خواب

اینو باید بنویسم چون ممکنه یادم بره

یه خوابی دیدم، تصور کنید یه خونه چوبی بزرگ وسط یه 

جنگل دارین که طبقه دوم اون، دیوارهایش، شیشه ای هست یا بخشی از دیوارش

و شما میدونید که کجایین و ظاهرا تو اون خونه، تنها نیستین، یه آدم دیگه هم هست

اونو نمی‌شناختم ولی این فضا ی خونه چوبی در دل تاریکی شب و اون فضا. ابدا ترسی و استرس هر چند کوچکی هم نداشت

 

بین خواب و بیداری

یه حس خوب هم داشت، من عین همین موقعیت رو تو خونه پدربزرگم تو ییلاق داشتم و در بیرون خونه یا اتاق که مشرف به بیرون بود، کمی ترس رو داشتم. 

 

 

12.گوشی بدون دوربین سلفی یا جلو

حرفم میدونم که عجیبه 

ولی دوربین گوشی ها میتونه جاسوس کاربرها باشه.

من از کجا بدونم فلان برنامه خاص وقتی بازش میکنم ازم عکس میگیره یا نه؟؟؟

گاهی تابلو عکس میگیره یا چراغ دوربینش روشن میشه

گاهی هم، بی‌صدا و بدون روشن شدن اون چراغ دوربین عکس میگیره

جایی که دوربین هست، چیزی به نام حریم خصوصی معنی نداره

 

پس نیازه دوربین گوشی مستقل از خود گوشی باشه

این حرف به شدت مسخره و غیر واقعیه

اما در عین حال حقیقی به نظر میرسه

 

11.🙄

فرصتی که در دل تهدیدات هست در دل خود فرصت ها نیست ( شهید سلیمانی )

🙂

 

++اخبار حاکی از اینه که دانش شبکه و سایبری کاربران ایرانی بخاطر این محدودیت ها ، روز به روز در حال افزایشه.

خداروشکر

10.این عکسو دوست داشتم

نخواستم عکسشو اینجا مستقیم بذارم

 

( کلیک کن )

 

 

9.فیلم سرچ www

من با یکی از دوستانم راجع به محیط نینی سایت و اینکه چرا اینجا اینقدر فریب دهنده و جذاب طراحی شده داشتم صحبت میکردم که ایشون این فیلم رو معرفی کردن . خب بعضی از دوستان اینجا از نینی سایت هستن که میان و فضاشو درک میکنن و طراحی سایت و الگوریتمی که رنکینگ و بازدید سایت رو بالا میره و حتی همینکه بعضی تاپیک ها پاک میشن و مسایلی از این دست توی اون فیلم به نحوی نمایش داده میشه.

 

8.فیلم your name

سلام

نمی دونم این انیمه معروف رو دیدین یا نه که اگه ندیدین ، پیشنهاد میکنم حتما ببینید و خیلی جالبه . یادم نمی یاد داستان کلیش چی بود بزنم اسپویلش کنم 😅 ، خب وایسین ، نه اون اولشو یادم نمی اومد . عجب ، داستانش تو ویکی پیدا هست ( کلیک کن )

 

جدای از جذابیت خود انیمیشن ، من یه موضوعی یادم اومد که میتونه جذاب و کمک کننده باشه به خود ادم ، میتونم اسمش رو بذارم ملاقات ، تا حالا برای خودتون نامه نوشتین؟ اره ، برای خودتون بعد گذاشته باشین داخل یه پاکت نامه با یه سری گلبرگ گل و بعد بگین که خب این نامه رو بعد فلان روز یا فلان اتفاق بخون. در نقطه ای به نام حال ، گذشته و اینده به هم میرسن.

 

نامه هایی به اینده خودتون و نامه هایی که از اینده خودتون به زمان حال خودتون میرسه. نامه هایی امید بخش و دوست داشتنی . امید چیزی که ما رو به سمت خودش میکشونه مثل تک ستاره ی توی اسمون توی شب سیاه و نگاش میکنیم و میگیم خوبه که لااقل تنها نیستیم و نور اون ستاره ، این تاریکی رو کمی روشن کرده.

 

": )

 

 

📌7.رمز یادداشت های خصوصی

اینو بگم که من با اینکه تنظیمات این وبلاگ رو جوری چیدم که مطالبش توی گوگل نره و اینا ،

ممکنه من (( یادداشت های که وبدیوی خاصی )) رو بصورت خصوصی منتشرش کنم که اکثرا همه ، رمزش رو ،  دارین. یا اینکه کانال تلگرام بزنم و اینا رو اونجا منتشرش کنم. کلا گفتم که در جریان باشید و همچنین باید دید که این عزیزان مسئول با اینترنت چیکار میکنن و منم منتظر یه ویدیوای از یکی از کانالها هستم که اگه بشه vps بگیرم دیگه این همه منت این فی.لتر ش.کن ها رو نکشیم.نمیدونم . باید منتظر اینده بود.

 

فعلا که اونایی که وای فای دارن به راحتی (( ف . یلترش . کن )) اونا کار میکنه و برای من که اینترنت همراه دارم اذیتم میکنه. باید منتظر بود و دید چی میشه. اما در کل اگه یادداشت اون مدلی زدم شما یکبار رمز رو میزنید و سیو میشه و دیگه یادداشت رمز دار در این وبلاگ نخواهید دید.

6.زشت و بد ، معمول و عرف

یه داستان هست که خیلی معروفه ، میگن یه فیل بزرگ رو با یه طناب قرمز رنگی بسته بودن به یه سکوی چوبی ، اون فیل بالغ میتونست با یه تکون اروم اون طناب رو پاره کنه و بره برای خودش گردش اما اینکارو نمیکرد. چرا ؟ چون وقتی بچه بود اونو با همین طناب بسته بود و این هر چی تلاش کرده بود که ازش رها بشه نمیشد و حالا شرطی شده که نمیتونه این طناب رو پاره کنه و وقتی نگاش میکنه میگه نه من که نمیتونم اینو پاره کنم پس چرا براش تلاش کنم ؟؟؟

 

این ماجرا در مورد من یه جورایی ، یه طور دیگه صادقه . چیزایی بود که از بچگی بهمون میگفتن نکن ، زشته ، بده اما حالا و توی این سن میگن نه باید انجامش بدی و نرماله ، اگه انجامش ندی ، غیر نرمالی!!! هعی ... یه بار باید راجع به این موضوع یه یادداشت کامل و طولانی بذارم. با یه یادداشت 7-8 خطی ، دلم باهاش صاف نمیشه.