ما یه چالشی داریم ، پدرم تا یکی دو سال اینده ، انشالله بازنشسته میشه ، راستش من قلبا دوست ندارم ، یعنی اینکه فکر میکنم دوران سختی باید باشه ،
اصلا بذارین از اول تعریف کنم تا متوجه یشین ماجرا چطوری هست ، ما شمال زمین داریم و خونه شمالمون هم توی یه زمین بزرگه و اونجا گردو و پرتقال و اینا داریم ، منتها توی شمال ، درامدها از طریق کشاورزی هست و من فکر میکردم که وضعشون مثل تهران خوب نیستا ولی یه چیزایی میگیرن که بعد ادم متعجب میشه
اون سری اگه یادتون باشه من چندتا نهال های مختلف از گردو و چندتا نهال دیگه گرفتم ، گردوهای ما به اصطلاح خودمون چــک هستن یعنی پوستشون سفته و بخوای بشکونیشون خرد میشه ولی یه سری گردو هستن که پوست گردویی هستن ، راحت مغز گردو در میاد ، من دنبال یه گردویی بودم که مثل اونا باشه و مثل گردوهای سمت ما نباشه ، بعد خود گردوها چندین مدل دارن و منم از همه شون یکی گرفته بودم ببینم کدومشون که می مونن و بدرد منطقه ما میخوره که البته چندتاییشون خشک شدن ولی اونایی هم که موندن ، مامانم اینا بردنشون ییلاق کاشتن
من میگم اخه چرا بردین؟ همینجا بود بهش می رسیدیم ببییم چطور میشه؟ ولی در کل سری بعد نهال بگیرم احتمالا مستقیم همه شون رو به خود درخت گردو ، پیوند میدم ، دیگه سختی چاله کندن و اینا نباشه ، پوستمون کنده شد.
جدای از درخت گردو ، خیلی دوست دارم اووکادو هم بکارم ( درخت گردو بزرگ داریم ولی هدفم اصلاح و پیوند دادن جدیدش بود که هر سال میوه خودشو داره ) ولی این اووکادو رو شنیدم که درخت اقتصادی ای هست و سمت ما هم کاشتن و سبز شده و این نر و ماده است ولی دقیق نمیدونم چطوریه ،
یعنی میخوام بگم یه فکری کنیم که فردا بابا رفت شمال ، همین محصولات باغی و کشاورزی بتونه دخل و خرج زندگی در بیاره ، خواهری هم یه سری ایده داره و میگه شمال که بریم با این کارها ، اوضاع خوب میشه ، البته یه جوری شده که من و خواهری اومدیم توی یک فیلد یه جورایی ، نمی دونم ولی بد نیستا ، البته کارهای دیگه ای هم میشه کرد و البته خب خود منم به کشاورزی علاقه مندم ، اصلا اینکه ببینی چیزی رو کاشتی و سبز شده و داره بزرگ میشه خودش یه حس خوبه اصن
باید فکرامونو بریزیم سر هم ببینیم چی میشه ولی یه سری از این درختا ، مثل همین اووکادو میگن که باید بهش برسی تا رشد کنه ، سمت ما زمین کشاورزی برنج خیلی بود ولی چون برنج سختی زیاد داشت و از اونور کیوی فروش خوبی داشت ، اون زمین برنج ها رو تبدیل به باغ کیوی کردن . کلا می دونید چیه ؟ من دوست دارم توی باغمون از همه چی یکی دونمونه داخل باغمون باشه و یه جورایی یه بهشت کوچیک باشه
البته بعضی فامیلهامون هم گلخونه دارن ، این تا اینجا
----------------------------------------------------------
حالا می مونه وضعیت من ، من کلا کار فریلنسری رو بیشتر دوست دارم تا اینکه استخدام جایی باشم و مثلا چندجا برم و نه اینکه صبح برم شب بیام و زمانم مال خودم باشه حالا خواهرم میگه تو بیا برو مدرک زبانت رو بگیر بعد چندتا مقاله بنویس اگه بتونی بری یه دانشگاه خارجی و اونجا ارشد بگیری خیلی خوب میشه
من ارشد رو فقط بخاطر رشته علاقه مندی خودم که شبکه های کامپیوتری هست دوست دارم و گرنه علاقه ای به به گرفتن ارشد و سختی هاش ندارم که پوستم کنده بشه و تهشم اینطوری نباشه که برم ارشد بگیرم مدرکمو بدم به سازمانمون که بیا حالا با این مدرک من بازنشسته بشم.
نمی دونم ، ادم بتونه همینجا به اون درامدی که میخواد برسه که خوبه که ولی مثلا سفرخارجش رو هم بره ، اینارو نوشتم تا بعدا بازم ببینم چطور میشه